درسا ، عشقم
سلام عسل مامانی ببخشید گلم که تو این چند وقت نتونستم برات بنویسم ،آخه خیلی سر گرم خونه تکونی عید بودم اونم با شما وااااااااااااااااااای اول که گرم بودم ، تمام خونه رو ریختم بیرون و بعد تازه دیدم وای چه کاری کردم مگه میذاشتی من کار کنم ، من که خودم فس فسو هستم دو ساعت لباسهاتو جدامیکردم که مثلا اینا رو بدم بیرون و اینا رو برات نگه دارم غیره به یه چشم به هم زدن همه رو قاطی میکردی حالا کارایی که خودم قرار بود انجام بدم تا حدودی تموم شده باید منتظر باشم تا 25 که آقا رضا بیاد و بقی...
نویسنده :
مریم
19:09