پست یلدایی
سلام عمر و نفس من
فردا شب یلداست ، اومدم شب یلدا رو بهت تبریک بگم عشق کوچولوی من
آخه شاید فردا بریم پیش عزیز و آقاجون تا جمعه و دیگه نمیتونم بهت تبریک بگم
پس یلدات مبارک ،یه کادو هم برات گرفتم برای تبریک یلدا و تشکر ازت بابت
همه مهربونیات و اینکه کنارمی، یه کت
کرم و قهوه ای
مبارکت باشه زندگی من
یلدا یعنی،یادمان باشه که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر
با هم بودن را باید جشن گرفت
یلدا نام فرشته ای است، بالا بلند. با تن پوشی از شب و دامی از ستاره.
یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود. با اولین شب پاییز.
و هر شب ردای سیاهش را قدری بیش تر بر سر آسمان می کشید
تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند.
یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت و لابه لای خواب
های زمین،لالایی اش را زمزمه می کرد.
گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد.
یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت. آتش که می دانی ، همان عشق
است. یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد. آتش در یلدا بارور
شد.
فرشته ها به هم گفتند: " یلدا آبستن است. آبستن خورشید. و هر شب قطره
فرشته ها به هم گفتند: " یلدا آبستن است. آبستن خورشید. و هر شب قطره
قطره خونش را به خورشید می بخشد و شبی که آخرین قطره را ببخشد ،
دیگر زنده نخواهد ماند."
فرشته ها گفتند: " فردا که خورشید به دنیا بیاید، یلدا خواهد مُرد."
یلدا همیشه همین کار را می کند؛ می میرد و به دنیا می آورد.
یلدا آفرینش را تکرار می کند..
راستی، فردا که خورشید را دیدی، به یاد بیاور که او دختر یلداست
و یلدا نام همان فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش
قرض گرفت.
توي سرماي اين شب طولاني به فکر بي خانه مان هايي که چشم
ميزنند زودتر صبح بشه هم باشیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی