خبر خوش
سلاین گوگولی مگولی من
امروز خیلی خوب بود از صبح تا شب فقط تو خرابکاری کردی
و من خندیدم
و ازت فیلم گرفتم
الهی من قربونت برم
واااااااااااااااااااااااااااااااای
هههههههههههههه
من زندایی شدم
باباعلی هم دایی
توهم دختر دایی
ساعت ۸ شب بود که مامانی زنگ زد و گفت که عمه مرجان
حامله شده آخی خیلی خیلی خوشحال شدم آخه عمه مرجان دو بار
حامله شد و نی نیش افتاد دیگه خیلی افسرده شده بود و به هر کی
نی نی داشت با حسرت نگاه میکرد سریع زنگ زدم بهش و تبریک
گفتم از خوشحالی نمیتونست حرف بزنه ایشالا نی نی عمه سالم
باشه و زود به دنیا بیاد از همین الان تا ۳ آبان که دکتر گفته به دنیا میاد
لحظه شماری میکنم خیلی دلم میخواد ببینمش
وای اون موقع که نی نی عمه به دنیا میاد تو ۲ سال و ۱ماهته فکر کنم
پدرشو دربیاری
بیچاره نی نی
اینم از طرف من و درسا به عمه مرجان