داری خوب میشی
امروز که از خواب بیدار شدی خدا رو شکر بهتر بودی
چونکه ساعت ۲ ظهر از خواب بلند میشی دیگه به صبحانه نمیرسی ناهار یه ذره خوردی بعداز ظهر هم مامانی اومد دیدنت تنها بود تو هم دنبال مهدیه میگشتی ولی تولد دعوت داشت
نیومده بود مامانی که رفت ساعت ۶:۵ بود تو هم خوابیدی
منم یه ذره کارامو کردم و شام درست کردم بعدش بابائی اومد و شام خوردیم و تلویزیون دیدیم
بعدشم تو با بابائی خوابیدید ولی امروز بعد از اینکه مامانی رفت تمرین رقص و بازی داشتیم اینقدر رقصیدی
که تا اومدم برات شیر درست کنم وسط اتاق خوابت برد...
ولی خودمونیم ها خیلی باهات حال میکنم اصلا وقتی با تو هستم خیلی خوشحالم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی