عشق مامان مریم ، درسا عشق مامان مریم ، درسا ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

♫♫♫ قند عسل ♫♫♫

يه مامان خوشحال

1390/5/29 3:54
نویسنده : مریم
562 بازدید
اشتراک گذاری

             زیبا

سلام عزيزم ،نفس مريم

 دنیای زیبا

ببخشيد كه نتونستم تو اين چند وقت برات پست جديد بذارم ، ببخشيددنیای زیبا

قرار بود 4شهريور ني ني خاله هديه به دنيا بياد ، ولي دو هفته زودتر يعني

 21 مرداد به دنيا اومد چون هديه كيسه آبش پاره شد ولي ني نيش زنده نموند

 آخه مايع تو شكمش زيلد بود و دكتر احمقش نفهميده بود و به قلب دختر نازش

 فشار آورده بود و قلبش بزرگ شده بود و وقتي به دنيا اومد بعد 6 روز مرد

الهي براي هديه بميرم ،اگه بدوني چه حالي داشت و داره

امروز رفتن تا سيسمونيشو جمع كنن ، خدايا به هديه صبر بده

    

تو اين چند وقت خيلي فكر كردم ، براي همينم حالم بهتر شد و ديگه كلافه

 نيستم

 دنیای زیبا  

تو هم خيلي شيطون شدي و خيلي از كلمه ها رو هم ميگي

دنیای زیبا

سيب ...................ايب

هلو .....................اوولو

هندوانه ...............ايندون

ايمان ..................امان

احسان ...............اندان

قرص ..................گص

خاله..................آگه

علي.................علي

خلاصه كه خيلي خيلي دوست دارم و عاشقتم

                       زیبا         

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مهرانه مامان مهرسا
29 مرداد 90 9:59
سلام عزيزم چطوري درسا جونم چطوره چقدر ناناز شده اين دختره
خيلي از اتفاقي كه براي خاله هديه جون افتاد متأثر شدم ايشالا خدا بهشون صبر بده


سلام گلم
مرسي ...براش دعا كنيد
سحر
29 مرداد 90 10:47
سلام مریم جون
متاسفم

درسا جون رو ببوس


سلام عزيزم
مرسي...
مامان حسین
29 مرداد 90 11:03
سلام خانومی
خداروشکر که حالت بهتره.
درسا جون چطوره...سالم و شاد باشید


سلام
مرسي عزيزم...
نازنین نرگس نفس مامان
29 مرداد 90 12:05
سلام عزیزم خیلی خوشحالم که دوباره پست نوشتی و البته اینبار خوشحالو البته ناراحت واسه هدیه جون ایشالا که خدا صبر بده خیلی سخته تو رو خدا تنهاش نذارید فوق العاده شرایط تلخیه و ادم شکننده میشه من که واسش از خدا ارزوی صبر رو دارم من هم یه روز جمع کردن سیسمونی ازارم میداد ولی بالاخره گذشت ایشالا که واسه هدیه جون هم گذرا باشهیه بوس خوشکل از درسای ناز به جای من

سلام عزيزم
مرسي ، نازنين نرگس جونو هم ببوس

r.memorial
29 مرداد 90 12:24
سلام
خوشحالم که حالت خوب شده . ممنون که به ما سرزدی . برای خاله هدیه هم خیلی ناراحت شدم . خیلی غم انگیزه ...


سلام گلم
مرسي ، لطف داري
مامان درسا
29 مرداد 90 18:56
سلام به روی ماهت
راستش حالم اصلا خوب نیست چون بابت نی نی خاله هدیه خیلی ناراحت شدم خدابهش صبر بده خیلی اتفاق غم انگیزیه اصلا نمیشه هضمش کرد خدا بگم این دکتر های چلمنگ رو چیکار بکنه
از خدا میخوام به حق این شبهای عزیز یه نی نی ماه بهشون بده درسای نانازمونو ببوسید لپشو بکشید البته یواش تا دردش نگیره


سلام عزيزم
مرسي ،لطف داري
واقعا خيلي چلمنگ هستن
مامان درسا
29 مرداد 90 19:13
سلام ببخشید هی مزاحمتون میشم این منوی کاربریت رو از کجا باید برم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام
وااااااااااااي ، ببخشيد
من فكر كردم شما تو ني ني وبلاگ براي درسا جون وب درست كرديد ،اين كار فقط تو ني ني وبلاگ امكان پذيره...
مامانی شیما وحدیث
30 مرداد 90 3:57
شب عفواست ومحتاج دعایم

زعمق دل دعایی کن برایم

اگر امشب به معشوقت رسیدی

خدارادرمیان اشک دیدی

کمی هم نزداویادی زماکن

کمی هم جای اوماراصداکن

دراین شب های عزیز التماس دعای مخصوص دارم


سلام عزيزم
به روي چشم ولي اگه قابل باشم ،شما هم منو دعا كنيد
مامان ماهان
30 مرداد 90 8:32
سلام عزیزم
خیلی ناراحت شدم خدا به خاله هدیه جون صبر بده خیلی سخته ....



سلام عزيزم
آره ، فقط خدا بهش صبر بده