بازم شیطونی
سلام قربونت برم من
آخه چی بگم ؟؟؟؟؟
چقدر بگم دخترم خانوم شده ، عزیزم ، قربونت برم من
واااااااااااااااااااااااااااااای ، نکن ، تق تق ، شکوندیش
این حرفهایی که تو روز من با تو میزنم
دیگه برام عادی شده ، یادم میاد اوایل ازدواجم بود ، یه نمکدون از دست علی افتاد و شکست ومن ...تا یه هفته گریه میکردم
علی هم بهم میخندید
اما الان تا یه چیزی رو نشکونی یا خرابکاری نکنی، روزت شب نمیشه
الهی قربونت برم من
امروز رفتیم دیدن عمه شکوه آخه از مکه اومده بود ، از اون روزهای بدقلقی تو
هم بود...همه زندگی عمه ام رو بهم ریختی
شب هم با هم رفتیم یه دوش گرفتیم ،البته بیشتر آب بازی بود تا حموم
از حموم که در اومدیم تا لباسهاتو پوشوندم مثل فرشته ها
خوابیدی،شام هم نخوردی
اینقدر همه بهم گفتن نذار درسا پیشت بخوابه ،بعد عادت میکنه و دیگه
نمیتونی جداش بکنی و از این حرفها منم جو گیر شدم و گفتم از امشب تو رو
جدا میخوابونم ،وقتی خوابوندمت بردمت تو اتاقت ولی رو زمین خوابوندمت ،
آخه ترسیدم بلند شی ،الهی من قربونت برم مثل اینکه فهمیده بودی جات
عوض شده همش بیدار میشدی و منم میومدم بغلت تا خوابت ببره ،یه دفعه
دوتا دستاتو آوردی دور گردنم و پاتم انداختی روی پام و بعدش خوابیدی
وای داشتم دیوونه میشدم از این کارت
علی رو یواشی صدا کردم و با همدیگه آوردیمت پیش خودمون و همش بوست
میکردم و علی هم به من میخندید
آخه من عاشقتم عزیزکم
تازه یه کلمه جدید هم یاد گرفتی...
امروز از خواب که بیدار شدی ،اومدی بهم گفتی گا گا ، منم بهت شیر دادم
نخوردی ،هر چی آوردم بهت دادم بازم گریه میکردی و میگفتی گا گا منم بغلت
کردم و گفتم بهم نشون بده تا بهت بدم ،تو هم منو بردی کنار میز که روش یه
ظرف پر کاکائو بود و گفتی گا گا منم بهت دادم ...اصلا نمیدونم از کجا یاد
گرفتی ،آخه این اولین باری بود که تو کاکائو خوردی ولی شیطون تو هم بیخیال
نمیشدی ها 3 تا خوردی
اینم یه جعبه پر گل برای دختر گلم