عشق مامان مریم ، درسا عشق مامان مریم ، درسا ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

♫♫♫ قند عسل ♫♫♫

خبرای عید 91

1391/1/16 2:35
نویسنده : مریم
748 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

عیدت مبارک باشه عشق من


میخوام از این 13 روز عید برات بگم،سال تحویل شما خواب بودی و بابا

علی منو بیدار کرد،بعد از اینکه سال تحویل شد منم شروع کردم به گریه

کردن(خودمو لوس کرده بودم)بابا علی رفت بیرون و منم خوابیدم تا

ساعت 10،بعد شروع کردم به تلفن زدن و تبریک گفتن عید تا ساعت

12 ، بعد با هم رفتیم حموم smilie_girl_009.gif و بعدش خونه مامانم برای ناهار

و عید دیدنی،شام هم خونه مامان بزرگ علی دعوت بودیم و ساعت

11 شب عمو علی زنگ زد به بابا علی که بیاید الان بریم شهرستان

و ما هم که پایه راه افتادیم و...

 

 

نزدیک دو راهی چالوس بودیم که یه دفعه یه باراباس (یگان ویژه) جلومون

رو گرفت و 600 تومان پیاده مون کرد. مملکته داریم

رفتیم شهرستان و فوق العاده خوش گذشت ، 5 فروردین اومدیم تهران

و همون روز به اصرار مامان علی رفتیم شمال پیش خواهر شوهر که

چشمتون روز بد نبینه ، شنبه 6 صبح رسیدم شمال و دوشنبه 9

صبح تهران بودم . اینقدر اعصاب من و علی رو خرد کرد با غر غر هاش

که نه من و نه علی نتونستیم تحملش کنیم .

اومدیم تهران و رفتیم عید دیدنی ، خیلی خوب بود تا همین امروز که دوباره خواهر علی اومد خونمون و با حرفاش اعصابمو خرد کردwww.sheklak.tk

و منم قسم جون درسا رو خوردم به بابا علی گفتم دیگه پامو تو

خونشون نمیذارم یا بدون درسا میرم و حالشو میگیرم،خیلی خیلی

از دستش ناراحتم

اینم چند تا عکس از این شمال مسخره ای که رفتیم

 

 

 

 

 

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

r.memorial
16 فروردین 91 12:37
سلام
خوبی ؟
بی معرفت اومدی شمال به ما سر نزدی؟
سال نو مبارک


سلام عزیزم
راست میگی ، عید شما هم مبارک
samaneh
16 فروردین 91 13:14
نبینم ناراحتیت و عزییییییییییییییییییزم

بگوووووووووووو کی ناراحتت کرده خودم بیام قیمه قورمه اش کنم




قربونت برم من ،مرسی ، نتونستم تحمل کنم،امروز خودم حالشو گرفتم
samaneh
16 فروردین 91 13:17
بیخیال عزیزم

مهم اینه که به درسا خیلی خوشگذشته

قلبونش برم


آره ،درسا تو دنیای خودش بود و عاشق دریا همم شده بود و اصلا هم کاری به کار من نداشت.
مامان نسترن
17 فروردین 91 8:45
سلام . سال جدید مبارک. امیدوارم روزای قشنگ بهاری , کنار مامان وبابا داشته باشی درسا کوچولوی نازم.


سلام نسترن جون
مرسی عزیزم ، سال نو شما هم مبارک
مامان امیرعلی
17 فروردین 91 15:52
امان از دست این خواهر شوهرا.خدا بهمون صبر بده.
جدی 600 جریمه شدین؟مگه چیکار کردین؟


واقعا ، ما کاری نکردیم ولی اون داشت کرم میریخت و ما هم مجبور شدیم و بهش دادیم ولی الان شکایت کردیم
مامان آرام
19 فروردین 91 12:57
سال نو مبارک
غصه نخور از یان مشکلات همه دارن مهم اینه که به دخترت خوش گذشته
عکس خودت و درسا خانوم گل هم خیلی قشنگه


مرسی عزیزم
آره ، خدا رو شکر به درسا خوش گذشت..
لطف داری
مامان نیایش
19 فروردین 91 13:06
سلام سال نو مبارک ایشالا که شاد باشید همیشه درسا جون به مامانی بگو خودش رو ناراحت نکنه


سلام عزیزم
سال نو شما هم مبارک ، مرسی گلم
سودابه
20 فروردین 91 0:13
سلام مريم بانو بابا اين دخمله عجب جيجري شده الهي خدا حفظش كنه.دلم برات تنگ شده بود.


سلام عزیزم
مرسی قربونت برم ، منم خیلی دلم براتون تنگ شده بود،خوشحالم که برگشتید
مامان گیسو
23 فروردین 91 23:15
سلام عزیزم خوبی ؟
سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشی
این عشق منو ببوس
راستی خدا رو شکر که من نه جاری دارم نه خواهرشوهر


سلام عزیزم
ممنونم ، خدا رو شکر کن روزی 1000000000 بار
مامان ماهان
27 فروردین 91 9:25
امان از دست خواهر شوهرااااااااااااااااااااا
خدا به همه ما صبر بده یا خودش ساکتشون کنه
عکسهات خیلی خوشگلللللللللللللل شده درسا گلی


هی وای من
اونا که ساکت نمیشن ، ما باید خودمون یه کاری بکنیم
ممنونم
نوشین مامان ایلیا
28 فروردین 91 14:00
سلام عزیزم.خودتو ناراحت نکن.شما که از هم دورین.دوری و دوستی...راستی درسا جون خوشکل به مامانش رفته.


نوشین جون از هم دور نیستیم که ، خونشون با خونه ما یه ربع راهه.ممنونم
راستی آدرس وبتو برام بذار