عشق مامان مریم ، درسا عشق مامان مریم ، درسا ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه سن داره

♫♫♫ قند عسل ♫♫♫

کارای جدید درسا

1390/10/24 5:25
نویسنده : مریم
1,682 بازدید
اشتراک گذاری

    

سلام عزیز دل من

پرنسس من

فرشته کوچولوی من



امروز شنبه س ، 24 / دی / 1390 اربعینه ، چند روزه که خیلی کارا میکنی

چند روز پیش بهت قول دادم که بعداز ظهر ببرمت بیرون، حاضر شدیم و رفتیم و

برای اولین بار وسط خیابون نشستی رو زمینwww.smilehaa.orgو گفتی که نون میخوای، آخه شما عاشق نون هستی ، تو خیابون که میریم به جای ا

ینکه بری اسباب بازی ها رو نگاه کنی ، یا بری تو سوپر مارکت

و خوراکی بخوای، میری تو صف نونوائی و نون میخوای.اون روزم دست یه

آقایی نون بود و تو هم که وسط خیابون،هر چی بهت گفتم بیا بریم برات

نون بخرم ، اصلا گوش نمیدادی،تا اینکه یه خانمی اومد و بهت گفت که

زمین سرده و الان مریض میشی و بهت یه رنگارنگ داد و دستتو گرفت

و شما رو بلند کرد و با هم رفتیم و برات یه نون تافتون خریدم .

 

رفتیم سه راه جمهوری تو پاساژ ، وااااااااااااااااااااای www.smilehaa.org


چشمت روز بد نبینه ، تمام دکمه های روروئک ها رو زدی ، تمام

مانکن ها روبغل میکردی و بوس میکردی ، نصفیشونم که زیپ

لباسهاشونو میکشیدی پائین و میگفتی می می و میخندیدی ، تمام

فروشنده ها داشتن از دستت میخندیدن


 

بعدش رفتیم پیش مریم (دوستم) و موهاتو کوتاه کردم ، البته خیلی کم

 

برای اینکه داری یاد میگیری که جیش کنی ، بابا علی برات یه اسکوتر آورد

و مامانی و مهدیه کیف آموزش الفبای عمو فردوس و خاله کتی و عمو

علی هم یه پالتوی خیلی خوشکل

 

 

Thank You picture

دیشب عمه مرجان و عمو حمید و تینا اومدن خونمون ، بعد شام هی

شوخی شوخی علی و حمید گفتن بریم تونل کندوان آش دوغ بخوریم

،بالاخره ساعت 12 شب راهی شدیم و رفتیم و هر کس یه کاسه آش

خورد و برگشتیم ،ساعت 5 صبح هم خونه بودیم ، البته شما تو راه که

داشتیم میرفتیم خوابیدی و تا برگشتیم هم بیدار نشدی (خدا رو شکر)

علی هم یه ظرف بزرگ برات آش خرید و ناهار بهت دادم خوردی

 

 

حالا چند تا عکس از درسا جـــــــــونــــــــــم

 



 

 اینجا باهام قهر کرده ، اخم هم کرده

 

 به سرعت باد باهام آشتی کردی ، مهربون من

 

 تازه از خوا بیدار شدی ، هنوز خوابی

تازه از خوا بیدار شدی ، هنوز خوابی

 

 اینم از نقاش کوچولو

البته فقط 10 دقیقه اول اینجوری نشستی

بقیه اش من دنبالت بودم تا دیوارهارو ماژیکی نکنی

اینم نقاش کوچولو

 

 اینم از کار جدیدت که میری یواشکی ناخن دست یا پاهات رو اینقدر

میکنی تا خون بیاد و بعدش یه ساعت گریه میکنی و پاهات

رو رو زمین نمیذاری ،لاک تلخ هم زدم ،چسب

هم زدم ، فلفل هم زدم ، ولی هیچ کدوم فایده نداره

 

 همش حواسش به ناخن هاشه

 

 الهی من قربون اون خنده هات بشم

 

 اینم از اسکوترش

بهش میگم اسکوترت چه رنگیه ؟ میگه لولتی

 عاشقتم درسا جونی

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

محدثه
24 دی 90 11:43
سلام شما لینک شدید
مامان ماهان
24 دی 90 15:11
به به چقدر خبرای جدید بابا دخملمون حسابی خانم شده دیگهآش هم نوووووووووش جونتون چقدر اسوکترت خوشگله عزیزم مبارکت باشه ببین حواسش رو پرت کن تا میبینی اینکارو میکنه یه چیزی بده که حواسش پرت بشه واقعا که از دست این بچه ها هر روز یه چیز جدید یه کار جدید من که کم کم دارم کم میارم خدا کمکمون کنه


سلام عزیزم
به خدا هر کاری که بگید رو امتحان کردم ، ولی نمیدونم چرا بازم تکرارش میکنه.اصلا وقتی ناخن میخوره ،انگار کر میشه و هیچی رو نمیشنوه...
مامان امیرعلی
24 دی 90 18:55
وای عزیز خاله ناخن دستات کم بود رفتی سراغ پاهات.آخه ناخنای خوشکلت زشت میشن که.راسی مریم جون حالت خوب شد؟


سلام عزیزم
میبینی تو رو خدا،ببین من چی میکشم از دست این دختر بلا
آره، خدا رو شکر خوب شدم.
ممنونم که به فکرم بودی...
مامان نازی نرگس
25 دی 90 0:58
چه کارای بانمکی به اون می می کلی خندیدم خیلی جالب بود خانمی ما میگه نافاسکوتر ناز و همه کادوهای خوشکلت مبارک


مرسی عزیزم
آخی،نازی
عسل خانوم
25 دی 90 10:43
خوبی چطوری خاله دلم برات یه ذره شده
اسکوترت مبارک باشه چرا این دفعه که قهر کردی
نرفتی توی اتاقت [] اشکال نداره هرچی هم باشی [♥] تو خوشگل منی فدات شم[)]


مرسی خاله جونی
مامانی
25 دی 90 10:45
ایییی وای خانومم چقدر ناز شده
اخه قربونت برم اینقدر گوشه ی پاتو نکن
دردت نمیاد[] ناراحت میشما []


چشم،قول میدم دیگه نکنم
مامانی فری
25 دی 90 12:40
قربون این دخمل خوشکل و بانمک
کادو خوشکلت هم مبارک باشه اخییییییی نازی ناخنشو دیدم دلم ریش شد تو رو خدا نذارین این کاروبکنه


سلام عزیزم
دیگه دارم کم می آرم،نممیدونم چی کارش کنم که از سرش بیفته
محمد گیان
25 دی 90 14:06
سلام خوبی چطوری خاله دلم برات یه ذره شده


مرسی خاله جون مهربون
بوس
مامان حسین
25 دی 90 15:14
سلام عزیزم
نظری ازت نبود ....
درسای گلمو میبوسم.


سلام
مرسی خاله جون،نمیدونمم چرا اینجوری شده،نظرام ارسال میشه ولی بعدا تو قسمت نظرات نمیبینم.تا حالا چند بار برام اتفاق افتاده ،نمیدونم چی کار کنم؟
سهیلا مامان درسا جون
25 دی 90 15:41
الهی قربونش برم با اون خنده ها و قهر کردناش چقدم ناز داره این درسا خانوم خوشگل خانوم

راستی دلم ریش ریش شد چرا ناخنش و اینجوری میکنه تو رو خدا مواظبش باش اگه شد براش لاک بزن بهش بگو ناخنت خوشگل شده نباید خرابش کنی

مواظب گل دخترمون باش عزیزم


سلام عزیزم
مرسی ، لاک هم براش زدم ، لاک تلخ هم زدم،صبر زرد هم از عطاری گرفتم ،هر کاری بگی کردم ولی ...
سهیلا مامان درسا جون
25 دی 90 15:42
راستی آپم تشریف بیارین
مامان امیرعلی
26 دی 90 2:11
آپم
مامان گیسو
26 دی 90 2:16
سلام عسل خاله
الهی من فدای اون قهر و آشتی هات
هههههههه من کمتر بچه ای رو دیدم که نون دوست داشته باشه
گلم ببن با پای خوشگلت چه کردی
بیا روی گلت رو ببوسم که دلتنگت بودم
بوسسسسسسسس


سلام عزیزم
مرسی قربونت برم
سمیه : مامان مسیح مقدس
27 دی 90 4:01
عزیزم فکر کنم کامنتم رو اشتباهی خصوصی برات فرستادم....


سلام عزیزم
مرسی،دیدمش
مامان امیرعلی
27 دی 90 15:19
سلام.جمعه ساعت 20:30 شبکه من و تو ،برنامه دکتر کپی فراموش نشه.

واااااااای،یعنی چه خبره؟؟؟؟
نا شناس
27 دی 90 19:28
salam shoma link shodid.لطفا به وبلاگ ما سر بزنید
خاله کتی
29 دی 90 15:25
مریم مردم از خنده با عکس اولش . عاشق این مدل قهر کردنشم . از دستش امروز نیومدم خونتون !!!! ترسیدم ولم نکنه !! فقط عاشقشم


سلام کتی جونی
آره،خیلی بامزه س ، خـــیلی بــــدی