حال و احوال ما تو عید 92 و بعد عید
سلام عزیز دلم
خیلی وقته که نیومدم ، هی میام میگم ماااااااا دوباره اومدیم
ولی دوباره میرم و حاجی حاجی مکه ...
ببخشید ، قول مردونه میدم که زود به زود آپ کنم
خیلی خانوم شدی و تو خونه خیلی کمک میکنی ولی کماکاااااااااااااان
شیطووووووووووووووووونی
سال که تحویل شد بابا علی بهمون عیدی داد ، پول داد بهمون منم برای
شما یه ساعت کیتی و یه بلوز و شلوار و یه ست لوازم آرایش خریده
بودم و برای بابا علی هم یه ست حوله خریده بودم که جفتتون
خیلی خیلی خوشتون اوده بود
شام رفتیم خونه مامان من و شام فردا همم خونه مامان علی و دیگه
جایی نرفتیم چونکه من قبل از سال تحویل با جرم گیر رفتم تو
دستشوئی و ... گاز جرم گکیر رفت تو گلوم و تا خود 10
فروردین از گلو و گوش درد گریه میکردم.
بعد از 17 هم مهد نبردمت و گذاشتم از اول اردیبهشت بردمت
28 فروردین عروسی مینا دختر عمه بابا علی بود ، 4 اردیبهشت هم
جشن عقد بهنام بود که تو این دو تا مراسم نبردمت و گذاشتمت
خونه مامان جی ، 6 اردیبهشت هم عروسی فائزه دوستمون
بود که بردمت و پدرمو درآوردی